شاید جوانان ایران ندانند اما ما در مصر می دانیم
شاید جوانان ایران ندانند اما ما در مصر می
پرچم،پیشانیبند،انگشتر،چفیه،بیسیم روی کولش،خیلی با نمک شده بود.
گفتم:چیه خودتو مثل علم درست کردی؟میدادی پشت لباست هم برات بنویسن!
پشت لباسش را نشان داد: "جگر شیر نداری سفر عشق نرو"
گفتم:به هر حال اصرار بیخود نکن،بیسیمچی لازم دارم،ولی تو رو نمیبرم.
هم سنت کمه و هم برادرت شهید شده.
دستش را گذاشت روی کاپوت تویوتا و گفت:
باشه،نمیام.ولی فردای قیامت شکایتت رو به فاطمهی زهرا میکنم.
میتونی جواب بدی؟ گفتم:برو سوار شو.
چند روز بعد در پایان عملیات پرسیدم: بیسیم چی کجاست؟
بچه ها گفتند: نمیدونیم کجاست،نیست.
به شوخی گفتم:نگفتم بچه است،گم میشه؟حالا باید بگردیم تا پیداش کنیم.
بعد از عملیات داشتیم شهدا رو جمع میکردیم.بعضیا فقط یه تیر یا ترکش ریز
خورده بودن . یکی
هم بود که ترکش سرش رو برده بود.برش گرداندم،پشت لباسش رو دیدم:
"جگر شیر نداری سفرعشق نرو..."
برچسبها: